کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
impinged پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
impinged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتار، تخطی کردن، تجاوز کردن، حمله کردن
-
واژههای مشابه
-
impingers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impingers
-
impingent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منقطع
-
impinge on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درگیر شدن
-
impingements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دخالت
-
impinges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impedes، تخطی کردن، تجاوز کردن، حمله کردن
-
impinge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتار، تخطی کردن، تجاوز کردن، حمله کردن
-
impinging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impinging، تخطی کردن، تجاوز کردن، حمله کردن
-
impinger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impinger
-
impingement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impingement