کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hang-up پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
hang-up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویزان کردن، ماندن، در حال معلق ماندن، زنگ زدن، به صحبت تلفنی خاتمه دادن
-
واژههای مشابه
-
hang up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویزان کردن، ماندن، در حال معلق ماندن، زنگ زدن، به صحبت تلفنی خاتمه دادن
-
hanged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعدام شده
-
hange
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هانت
-
hangs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویزان است، تعلیق، طرزاویختن، مفهوم، تمایل، چسبیدن به، اویختن، اویزان کردن، طناب انداختن، بدار اویختن، متکی شدن بر، اویزان بودن، بدار اویخته شدن، معلق کردن، فروهشتن
-
hang
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویزان شدن، تعلیق، طرزاویختن، مفهوم، تمایل، چسبیدن به، اویختن، اویزان کردن، طناب انداختن، بدار اویختن، متکی شدن بر، اویزان بودن، بدار اویخته شدن، معلق کردن، فروهشتن
-
hangings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویز، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده، اویز، در حال تعلیق
-
hanging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلق آویز، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده، اویز، در حال تعلیق، معلق، اویزان، مستحق اعدام، فروهشته
-
hang in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویزان شدن
-
hang on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صبر کن، ثابت قدم بودن، ادامه دادن، سماجت ورزیدن، دوام داشتن، متمسک شدن
-
ups
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یو پی اس، بالا رفتن، برخاستن، ترقی کردن، بالا بردن یا ترقی دادن
-
uppings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا رفتن
-
upness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا بودن
-
up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا، بالا رفتن، برخاستن، ترقی کردن، بالا بردن یا ترقی دادن، جلو، در حال کار، روی، بالای، بر فراز، در بلندی