کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ground rule پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ground rule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانون زمین، وظیفهاساسی، قاعده و طرز عمل، دستور العمل
-
واژههای مشابه
-
grounds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمینه، زمین، خاک، پایه، میدان، اساس، پا، سبب، ملاک، مستمسک، کف دریا، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن
-
grounding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمینی، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن
-
grounded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبتنی بر، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن
-
ground roller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین غلتک
-
ground attack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمله زمینی
-
ground rose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین افزایش یافت
-
ground-hugging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین گیر شدن
-
ground stroke
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکته مغزی
-
ground tackle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین بازی
-
ground cedar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سدر زمین
-
ground snake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مار زمین
-
ground fire
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آتش زمینی
-
plot of ground
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطعه زمین