کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
frying pan پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
frying pan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهیتابه، ماهی تابه، تاوه، یغلا
-
واژههای مشابه
-
fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن، گوشت سرخ کرده، تخم، حیوان نوزاد، گروه، بریانی، تهییج، سرخ شدن، برشتن، روی آتش پختن
-
small fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهی کوچک، کوچک، بچگانه
-
fish fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهی سرخ شده
-
stir fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن
-
deep-fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمیق سرخ کردن
-
Roger Fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راجر فری
-
fry cook
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن آشپز
-
fry bread
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نان را سرخ کنید
-
french-fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرانسوی سرخ کردن، برش سیب زمینی سرخ کردن
-
Christopher Fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کریستوفر فرای
-
Roger Eliot Fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راجر الیوت فرای
-
deep-fat-fry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمیق چربی سرخ کنید