کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
forming پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
forming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشکیل، شکل گرفتن، ساختن، فرم دادن، متشکل کردن، تشکیل دادن، قالب کردن، پروردن، سرشتن، بشکل در اوردن
-
واژههای مشابه
-
formes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرم ها
-
form
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرم، شکل، صورت، فورم، گونه، برگه، روش، ترکیب، ظاهر، وجه، ورقه، ریخت، طرز، دیس، ظرف، تصویر، سیاق، شکل گرفتن، ساختن، فرم دادن، متشکل کردن، تشکیل دادن، قالب کردن، پروردن، سرشتن، بشکل در اوردن
-
formed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل گرفت، متشکل
-
formative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل دهنده، مشتق، سرشت گر
-
forme
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برای من
-
formatively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور رسمی
-
formful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسمی
-
form bubbles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل حباب ها
-
singular form
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل انحصاری
-
bound form
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرم مرطوب
-
word form
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرم کلمه
-
plural form
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل جمع
-
well-formed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به خوبی شکل گرفته است