کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
foot پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
foot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا، فوت، قدم، دامنه، پاچه، هجای شعری، پرداختن مخارج، پا زدن
-
واژههای مشابه
-
footing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، وضع، جای پا، پایه ستون
-
footings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه ها، وضع، جای پا، پایه ستون
-
footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پا زدن، پرداختن مخارج، پا زدن
-
foots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، پرداختن مخارج، پا زدن
-
four-footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهار پا
-
heavy-footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگین فواید، پاسنگین، اهسته و سنگین در حرکت، دل سنگین، عاری از خیال
-
two-footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو پا
-
foot-poundal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا پاوند
-
foot-lambert
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا لامبرت
-
bear's foot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پای خرس
-
foot locker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قفسه پا، چمدان قفل دار
-
human foot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پای انسان
-
web-footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وب کم