کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
flushes پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
flushes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلاش، تراز، خیط و پیت کردن، سرخ شدن، بطور ناگهانی غضبناک شدن، بهیجان امدن، چهره گلگون کردن، قرمز کردن، ابریزمستراح را باز کردن، اب را با فشار ریختن
-
واژههای مشابه
-
flush
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلاش، تراز، خیط و پیت کردن، سرخ شدن، بطور ناگهانی غضبناک شدن، بهیجان امدن، چهره گلگون کردن، قرمز کردن، ابریزمستراح را باز کردن، اب را با فشار ریختن
-
flushness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناپاکی
-
flushing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزش، خیط و پیت کردن، سرخ شدن، بطور ناگهانی غضبناک شدن، بهیجان امدن، چهره گلگون کردن، قرمز کردن، ابریزمستراح را باز کردن، اب را با فشار ریختن
-
flush it
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آن را بشویید
-
flush-seamed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فومشده
-
flush down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایین کشیدن
-
straight flush
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راست کردن
-
royal flush
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلاور سلطنتی
-
four flush
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهار فلاش