کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fertilised پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fertilised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بارور شده است، بارور کردن، کود دادن، پتاس زدن به، حاصلخیز کردن، لقاح کردن
-
واژههای مشابه
-
fertilisational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کود نیتروژنی
-
fertilise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بارور شدن، بارور کردن، کود دادن، پتاس زدن به، حاصلخیز کردن، لقاح کردن
-
fertilising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کود مرطوب، بارور کردن، کود دادن، پتاس زدن به، حاصلخیز کردن، لقاح کردن
-
fertilisability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باروری
-
fertiliser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کود، ابستن کننده
-
organic fertiliser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کود آلی
-
self-fertilisation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودآزمایی
-
cross-fertilise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متلاشی شدن
-
self-fertilised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود بارور شده است