کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fecundate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fecundate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پستاندار، بارور کردن، ابستن کردن، گشنیدن
-
واژههای مشابه
-
fecund
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرگوسن، بارور، حاصلخیز، برومند، پرثمر، پراثر
-
fecundative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغی
-
fecundation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسیدگی، لقاح، گشنگیری
-
fecundator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشمالو
-
fecundating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسیدگی، بارور کردن، ابستن کردن، گشنیدن
-
fecundations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخمک گذاری
-
fecundates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ، بارور کردن، ابستن کردن، گشنیدن