کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fasted پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fasted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظاهرا، روزه گرفتن
-
واژههای مشابه
-
fasting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روزه داری، خشک دهن
-
fast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع، روزه، صیام، روزه گرفتن، بسرعت، تند، فوری، تندرو، سریع السیر، سبک، سفت، جماز، عجول، جلد و چابک، رنگ نرو، سرزنده، با وفا
-
fastnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرعت، استواری، تندی، سفتی، محکمی
-
fast-paced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع گام
-
fast-flying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع پرواز
-
fast dye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ سریع
-
Fast of Gedaliah
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع گدلیه
-
fast reactor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راکتور سریع
-
fast lane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط سریع
-
fast buck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع گاو
-
Fast of the Firstborn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع از اولین فرزند
-
Fast of Ab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع از آب
-
acid-fast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسید سریع، مقاوم در برابر رنگ بری اسید