کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
facing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
facing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روبرو شدن، نما، روکش، رویه، متوجه
-
واژههای مشابه
-
on the face of it
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در مواجهه با آن
-
facings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهره، نما، روکش، رویه
-
faced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در مواجهه
-
face
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صورت، چهره، رو، وجه، قیافه، قبال، رخ، رخسار، نما، سطح، منظر، لقاء، مواجه شدن، مواجه شدن با، صاف کردن، روبرو ایستادن، رویاروی شدن، پوشاندن سطح، تراشیدن، روکش کردن
-
faces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهره ها
-
face to face
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رو در رو، مستقیم
-
face angle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زاویه دید
-
pudding-face
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودینگ صورت
-
face lifting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلند کردن چهره، تعمیر، جراحی و از بین بردن چین و چرک صورت
-
Janus-faced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Janus مواجه است، حیله گر، دغلباز، ادم دو رو، دو رو
-
in-your-face
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در صورت تو
-
volte-face
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ولتاژ چهره، چرخش بمنظور روبرو شدن با حریف، چرخش
-
pudding face
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودینگ صورت