کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
endowed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
endowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم، چیزی را وقف کردن، وقف کردن، اعطا کردن به، موهبت بخشیدن به
-
واژههای مشابه
-
endowers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امیدوارم
-
endow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انداختن، چیزی را وقف کردن، وقف کردن، اعطا کردن به، موهبت بخشیدن به
-
endowment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک هزینه، موهبت، اعطا، دارا
-
endowments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک های مالی، موهبت، اعطا، دارا
-
endowing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناتوانی، چیزی را وقف کردن، وقف کردن، اعطا کردن به، موهبت بخشیدن به
-
endower
دیکشنری انگلیسی به فارسی
endower
-
endows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امیدوارم، چیزی را وقف کردن، وقف کردن، اعطا کردن به، موهبت بخشیدن به
-
speech-endowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخاوتمندانه
-
genetic endowment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخفیف ژنتیکی
-
endowment fund
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صندوق تأمین مالی
-
natural endowment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک هزینه طبیعی
-
endowment insurance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمه تأمین مالی