کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
egg yolk پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
egg yolk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرده تخم مرغ
-
واژههای مشابه
-
eggs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ، تخم
-
egg on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ، تحریک کردن
-
stuffed egg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ پر شده
-
egg-and-anchor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ و لنگر
-
goose egg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ غاز
-
candy egg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ آب نبات
-
egg roll
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رول تخم مرغ
-
egg cup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فنجان تخم مرغ
-
duck's egg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ اردک
-
good egg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ خوب
-
baked egg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ پخته شده
-
bacon and eggs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیکن و تخم مرغ
-
chocolate egg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ شکلاتی