کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
double-crossing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
double-crossing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوبار عبور، نارو زدن، دورویی کردن
-
واژههای مشابه
-
double cross
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقابل دو، نارو زدن، دورویی کردن
-
doubling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو برابر شدن، دو برابر کردن، مضاعف کردن، دولا کردن
-
doubles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو برابر میشود، جفت، دوسر، المثنی، دو برابر کردن، مضاعف کردن، دولا کردن
-
doubled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو برابر شد، مضاعف
-
doubleness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوگانگی
-
crossed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبور کرد، گذشتن، عبور کردن، قطع کردن، تقاطع کردن، قلم کشیدن بروی، روبرو شدن، دورگه کردن، تلاقی کردن، پیوند زدن، کج خلقی کردن
-
crossness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقاطع
-
crosse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراس
-
cross
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صلیب، چلیپا، خاج، حد وسط، اختلاف، نا درستی، گذشتن، عبور کردن، قطع کردن، تقاطع کردن، قلم کشیدن بروی، روبرو شدن، دورگه کردن، تلاقی کردن، پیوند زدن، کج خلقی کردن، دورگه، چلیپایی، تقاطی
-
crosses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صلیب، چلیپا، خاج، حد وسط، اختلاف، نا درستی، گذشتن، عبور کردن، قطع کردن، تقاطع کردن، قلم کشیدن بروی، روبرو شدن، دورگه کردن، تلاقی کردن، پیوند زدن، کج خلقی کردن
-
crossings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گذرگاه، عبور، معبر، محل تقاطع، عبورجاده، دو راهه
-
crossing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبور، معبر، محل تقاطع، عبورجاده، دو راهه
-
double birdie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرنده دو نفره