کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
disconnecting پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
disconnecting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطع کردن، جدا کردن، گسستن، تفکیک کردن، ناوابسته کردن، منفصل کردن
-
واژههای مشابه
-
disconnection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطع ارتباط، قطع، گسیختگی، تفکیک، گسستگی، عدم ربط، نداشتن رابطه
-
disconnect
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطع شدن، جدا کردن، قطع کردن، گسستن، تفکیک کردن، ناوابسته کردن، منفصل کردن
-
disconnections
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطع کردن، قطع، گسیختگی، تفکیک، گسستگی، عدم ربط، نداشتن رابطه
-
disconnected
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطع شده، منفصل
-
disconnectiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدم هماهنگی