کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
deposits پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
deposits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده، ته نشین، ته نشست، بیعانه، پول، گرو، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن
-
واژههای مشابه
-
depositions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسوبات، گواهی، ورقه استشهاد، نوشته
-
deposition
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گواهی، ورقه استشهاد، نوشته
-
deposited
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده
-
depositation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده گذاری
-
depositing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده گذاری، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن
-
depositional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظاهری
-
depositive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده
-
deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده، ته نشین، ته نشست، بیعانه، پول، گرو، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن
-
security deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده امنیتی
-
safe-deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده امن، صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها، گاو صندوق
-
certificate of deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گواهی سپرده
-
alluvial deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده آبرفتی
-
deposit account
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حساب سپرده