کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cross wire پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cross wire
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم متقابل
-
واژههای مشابه
-
crossed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبور کرد، گذشتن، عبور کردن، قطع کردن، تقاطع کردن، قلم کشیدن بروی، روبرو شدن، دورگه کردن، تلاقی کردن، پیوند زدن، کج خلقی کردن
-
crossness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقاطع
-
crosse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراس
-
crosses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صلیب، چلیپا، خاج، حد وسط، اختلاف، نا درستی، گذشتن، عبور کردن، قطع کردن، تقاطع کردن، قلم کشیدن بروی، روبرو شدن، دورگه کردن، تلاقی کردن، پیوند زدن، کج خلقی کردن
-
crossings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گذرگاه، عبور، معبر، محل تقاطع، عبورجاده، دو راهه
-
crossing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبور، معبر، محل تقاطع، عبورجاده، دو راهه
-
cross infection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عفونت متقاطع
-
cross-reference
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرجع متقابل، مراجعه متقابل، مراجعه از فهرستی به فهرست دیگر، ارجاع متقابل
-
cross-eye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراس چشم
-
Victoria Cross
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویکتوریا صلیب
-
pedestrian crossing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محل عبور عابر پیاده، محل عبور عابران پیاده
-
Jerusalem cross
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اورشلیم کراس
-
cross-pollinating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقابل گرده افشانی، بطور مصنوعی گرده افشانی کردن