کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
corresponded پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
corresponded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطابقت داشت، مطابق بودن، برابر بودن، بهم مربوط بودن، مانند یا مشابه بودن، مکاتبه کردن، رابطه داشتن
-
واژههای مشابه
-
corresponds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطابق است، مطابق بودن، برابر بودن، بهم مربوط بودن، مانند یا مشابه بودن، مکاتبه کردن، رابطه داشتن
-
correspondents
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خبرنگاران، خبرنگار، مخبر، مکاتب، مکاتبه کننده، طرف معامله، طرف مکاتبه
-
corresponder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ دهنده
-
correspondences
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکاتبات، مکاتبه، مطابقت، تناظر، مراسلات، ارتباط، تشابه
-
correspondently
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناظر
-
correspond
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطابقت، مطابق بودن، برابر بودن، بهم مربوط بودن، مانند یا مشابه بودن، مکاتبه کردن، رابطه داشتن
-
correspondence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکاتبات، مکاتبه، مطابقت، تناظر، مراسلات، ارتباط، تشابه
-
correspondency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکاتبات، ارتباط، تشابه، مراسلات
-
corresponding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناظر، مکاتبه کننده، مکاتبهای
-
war correspondent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خبرنگار جنگی، خبرنگارنظامی
-
correspondence course
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره مکاتبهای
-
foreign correspondent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خبرنگار خارجی
-
correspondence school
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدرسه مکاتبات