کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
contour پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
contour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کانتور، حد فاصل، محيط مرئي، نقشه برجسته، خط فاصل درنقشه های رنگی، نقاشی کردن
-
واژههای مشابه
-
contouring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کانتور کردن
-
contours
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطوط، حد فاصل، محيط مرئي، نقشه برجسته، خط فاصل درنقشه های رنگی
-
contoured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کانتور
-
contour line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط کانتور، منحنی تراز، خط برجستگی زمین
-
pitch contour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کانتور
-
contour sheet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورق کنتور
-
contour language
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زبان کانتور
-
contour feather
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتو کانتور