کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
conductional پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
conductional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت
-
واژههای مشابه
-
conductible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت کننده
-
conductive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت کننده، رسانا، برنده
-
conductances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت
-
conducted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انجام شده، اداره کردن، هدایت کردن، بردن، عمل اوردن
-
conductibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهبری
-
conductively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهبری
-
conductivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت، رسانایی، قابلیت هدایت، قابلیت رسانایی، ضریب هدایت یا انتشار
-
conductivities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت، رسانایی، قابلیت هدایت، قابلیت رسانایی، ضریب هدایت یا انتشار
-
conducting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انجام، اداره کردن، هدایت کردن، بردن، عمل اوردن
-
conduction aphasia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آستانه هدایت
-
conductance unit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واحد هدایت
-
wrongful conduct
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفتار غیرقانونی
-
safe-conduct
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایمن بودن، خط امان، امان نامه، امان دادن، رخصت عبور