کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
commissions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
commissions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون ها، کمیسیون، هیئت، حق کمیسیون، ماموریت، حق العمل، حکم، انجام، فرمان، تصدی، گماشتن، ماموریت دادن
-
واژههای مشابه
-
commission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون، هیئت، حق کمیسیون، ماموریت، حق العمل، حکم، انجام، فرمان، تصدی، گماشتن، ماموریت دادن
-
commissively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
commissively
-
commissioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفارش داده شد، گماشتن، ماموریت دادن
-
commissioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه اندازی
-
ECOSOC commission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون ECOSOC
-
planning commission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون برنامه ریزی
-
Population Commission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون جمعیت
-
Statistical Commission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون آماری
-
commissioned officer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسر ارشد
-
High Commission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون عالی
-
fairness commission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون عدالت
-
Interstate Commerce Commission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون بازرگانی بین المللی
-
Economic Commission for Europe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون اقتصادی اروپا