کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
comb-plate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
comb-plate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانه ورق
-
واژههای مشابه
-
combing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانه کردن، جستجو کردن، خار کردن
-
combed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشرده، خار
-
combative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبارز، اهل مجادله و دعوا، جنگجو
-
combativeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبارزه
-
combe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کامبو، دامنه تپه، دره باریک
-
combes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانه ها، دامنه تپه، دره باریک
-
combatively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با همکاری
-
combings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانه ها
-
comb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانه، شانه کردن، جستجو کردن، خار کردن
-
platings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش ها، ابکاری فلزی، روکشی با سیم و زر و غیره
-
plateful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پلاستیک، بقدر یک بشقاب
-
plating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبکاری، ابکاری فلزی، روکشی با سیم و زر و غیره
-
plate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بشقاب، صفحه، پلاک، لوح، قاب، لوحه، روکش، صفحه فلزی، بقدر یک بشقاب، نعل اسب، ورقه یا صفحه، اندودن، روکش فلزی کردن، ابکاری فلزی کردن، روکش کردن، متورق کردن