کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
coils پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
coils
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کویل ها، سیم پیچ، فنر، مارپیچ، چنبره، چنبره زدن، بدور چیزی بطور مارپیچ پیچیدن
-
واژههای مشابه
-
coiled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچ خورده، چنبره زدن، بدور چیزی بطور مارپیچ پیچیدن
-
coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم پیچ، فنر، مارپیچ، چنبره، چنبره زدن، بدور چیزی بطور مارپیچ پیچیدن
-
coiling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کویل، چنبره زدن، بدور چیزی بطور مارپیچ پیچیدن
-
coil spring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم پیچ بهار
-
rotor coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم پیچ روتور
-
field coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کویل میدان
-
primary coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کویل اولیه
-
Tesla coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم پیچ تسلا
-
spark coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کویل جرقه
-
choke coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوئل شکن
-
choking coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کویل خفه کن
-
induction coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم پیچ القاء
-
ignition coil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیم پیچ احتراق