کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
close-grained پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
close-grained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیک به دانه
-
واژههای مشابه
-
grains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانه ها، دانه، غله، حبوبات، ذره، جو، دان، رگه، مشرب، حبه، خرده، چنگال، رنگ، شاخه، تفاله حبوبات، حب، حالت، یک گندم معادل 0/0648 گرم، دانه دانه کردن، جوانه زدن، دانه زدن، تراشیدن، پشمکندن، متبلور شدن
-
grain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلات، دانه، غله، حبوبات، ذره، جو، دان، رگه، مشرب، حبه، خرده، چنگال، رنگ، شاخه، تفاله حبوبات، حب، حالت، یک گندم معادل 0/0648 گرم، دانه دانه کردن، جوانه زدن، دانه زدن، تراشیدن، پشمکندن، متبلور شدن
-
graine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانه
-
graining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرشکی، دانه دانه کردن، جوانه زدن، دانه زدن، تراشیدن، پشمکندن، متبلور شدن
-
closely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیک است
-
close in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیک در
-
closing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته شدن، بستن، مسدود کردن، محصور کردن، خاتمه دادن
-
closed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته شد، بسته، مسدود، محصور، محرمانه، فراز
-
closeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیکی
-
closes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته می شود، پایان، خاتمه، جای محصور، محوطه، انتها، ایست، بن بست، توقف، بستن، مسدود کردن، محصور کردن، خاتمه دادن
-
closed in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در بسته
-
close
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، پایان، خاتمه، جای محصور، محوطه، انتها، ایست، بن بست، توقف، مسدود کردن، محصور کردن، خاتمه دادن، نزدیک، تنگ، خودمانی
-
closings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته شدن