کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cleaning implement پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cleaning implement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن پیاده سازی
-
واژههای مشابه
-
cleanings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن، تمیز کاری، تصفیه
-
clean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز، تمیز کردن، پاک کردن، درست کردن، تصفیه کردن، زدودن، منزهکردن، تنظیف کردن، پاک، پاکیزه، روشن، طاهر، صاف، عفیف، زلال، نظیف، باطراوت
-
cleanness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خلوص
-
cleans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن، پاک کردن، درست کردن، تصفیه کردن، زدودن، منزهکردن، تنظیف کردن
-
cleaning equipment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن تجهیزات
-
clean and jerk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز و تکان خوردن
-
clean-shaven
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز براق
-
clean room
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتاق تمیز
-
clean house
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانهی تمیز
-
clean-cut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاک کردن، روشن، صریح، واضح
-
steam clean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخار تمیز
-
spring-cleaning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن بهار، خانه تکانی درفصل بهار
-
clean out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن