کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
broadcast journalist پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
broadcast journalist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روزنامه نگار پخش
-
واژههای مشابه
-
broadcasts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه های پخش، پخش، داده پراکنی، سخن پراکنی، منتشر کردن، رساندن، پخش کردن، پراکندن، اشاعه دادن
-
broadcasted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پخش شده
-
broadcaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پخش کننده، گوینده، سخنگو
-
broadcasters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پخش کننده ها، گوینده، سخنگو
-
broadcasting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدا و سیما، اشاعه
-
broadcastings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پخش
-
broadcasting studio
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استودیوی پخش
-
radio broadcast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیو پخش، پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
-
broadcasting company
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرکت پخش
-
radio broadcasting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پخش رادیو
-
broadcasting station
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایستگاه پخش
-
broadcast medium
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسانه پخش