کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
borderism پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
borderism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرزبندی
-
واژههای مشابه
-
borderers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرزبانان
-
border on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرز
-
border
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرز، حاشیه، سرحد، لبه، خط مرزی، کناره، حد، سامان، خط سرحدی، حاشیه گذاشتن، محدود کردن، لبه گذاشتن، سجاف کردن، مجاور بودن
-
borderings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرزها
-
borders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرز ها، مرز، حاشیه، سرحد، لبه، خط مرزی، کناره، حد، سامان، خط سرحدی، حاشیه گذاشتن، محدود کردن، لبه گذاشتن، سجاف کردن، مجاور بودن
-
bordering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرز، حاشیه گذاشتن، محدود کردن، لبه گذاشتن، سجاف کردن، مجاور بودن
-
border district
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منطقه مرزی
-
Border collie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرزی کالی
-
border patrol
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گشت مرزی
-
United States Border Patrol
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گشت مرزی ایالات متحده