کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bodying پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bodying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدنسازی، دارای جسم کردن
-
واژههای مشابه
-
body
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدن، بدنه، اندام، جسم، لاشه، جسد، تن، تنه، پیکر، جرم، بالاتنه، اطاق ماشین، جرم سماوی، دارای جسم کردن
-
bodied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدنی، دارای بدن، جسیم
-
bodies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدن، بدنه، اندام، جسم، لاشه، جسد، تن، تنه، پیکر، جرم، بالاتنه، اطاق ماشین، جرم سماوی، دارای جسم کردن
-
woman's body
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدن زن
-
body substance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماده بدن
-
body stocking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوراب زنانه
-
body count
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرشماری
-
mammillary body
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدن ماملیاری
-
body bag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کفن
-
body guard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محافظ شخصی، محافظ، مستحفظ شخص، گارد مخصوص
-
ciliary body
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدن انسان
-
material body
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدن ماده
-
slender-bodied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلند و باریک