کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bio-assay پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bio-assay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیست سنجی
-
واژههای مشابه
-
bios
دیکشنری انگلیسی به فارسی
BIOS
-
bio
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیستی
-
assays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تست ها، عیار، ازمایش، کوشش، امتحان، عیارگری، سنجیدن، محک زدن، کوشش کردن، چشیدن، تحقیق کردن، ازمایش کردن، ازمودن، عیارگیری کردن، عیار گرفتن، باز جویی کردن
-
assaying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تست کردن، سنجیدن، محک زدن، کوشش کردن، چشیدن، تحقیق کردن، ازمایش کردن، ازمودن، عیارگیری کردن، عیار گرفتن، باز جویی کردن
-
assai
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آساشی
-
assayed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تست شده، سنجیدن، محک زدن، کوشش کردن، چشیدن، تحقیق کردن، ازمایش کردن، ازمودن، عیارگیری کردن، عیار گرفتن، باز جویی کردن
-
assais
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عصیان
-
assay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تست، عیار، ازمایش، کوشش، امتحان، عیارگری، سنجیدن، محک زدن، کوشش کردن، چشیدن، تحقیق کردن، ازمایش کردن، ازمودن، عیارگیری کردن، عیار گرفتن، باز جویی کردن
-
assay-mark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزمون علامت
-
diagnostic assay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزمایش تشخیصی
-
immunochemical assay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزمایش ايمونوهمايی
-
enzyme-linked-immunosorbent serologic assay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنزیم وابسته به ایمونوکسورسنت، آزمایش سرولوژیک