کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
back-bombardment پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bombarder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمباردر
-
bombarde
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمباران
-
bombards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمبارداران، بمباران کردن، بتوپ بستن
-
bombarded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمباران شده، بمباران کردن، بتوپ بستن
-
bombardment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمباران
-
bombarding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمباران کردن، بتوپ بستن
-
bombard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمبارد، بمباران کردن، بتوپ بستن
-
back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگشت، عقب، پشت، پشتی، تکیه گاه، پشتی کنندگان، جبران، مدد، سوار شدن، پشتی کردن، طرفداری کردن، پشتانداختن، بعقب بردن، پشت چیزی نوشتن، ظهرنویسی کردن، بر پشت چیزی قرار گرفتن، به عقب، از عقب، در عقب، دور از، پس، عقبی، بدهی پس افتاده، گذشته
-
backed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمایت کرد، دارای پشت، پشتی دار، پشت گرم
-
backing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمایت، پشتیبانی، پشتی، طرفداری، کندی، ستایش، تصدیق در پشت یا ظهر ورقه
-
backs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب، پشت، پشتی، تکیه گاه، پشتی کنندگان، جبران، مدد، سوار شدن، پشتی کردن، طرفداری کردن، پشتانداختن، بعقب بردن، پشت چیزی نوشتن، ظهرنویسی کردن، بر پشت چیزی قرار گرفتن
-
back-to-back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگشت به عقب
-
choke back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفه شو
-
drive back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رانندگی کن
-
turn back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگرد