کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
back ground پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
backed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمایت کرد، دارای پشت، پشتی دار، پشت گرم
-
backing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمایت، پشتیبانی، پشتی، طرفداری، کندی، ستایش، تصدیق در پشت یا ظهر ورقه
-
backs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب، پشت، پشتی، تکیه گاه، پشتی کنندگان، جبران، مدد، سوار شدن، پشتی کردن، طرفداری کردن، پشتانداختن، بعقب بردن، پشت چیزی نوشتن، ظهرنویسی کردن، بر پشت چیزی قرار گرفتن
-
back-to-back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگشت به عقب
-
choke back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفه شو
-
drive back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رانندگی کن
-
turn back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگرد
-
back-number
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شماره عقب
-
laid-back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشت سر گذاشت
-
back burner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشت مشعل
-
back exercise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورزش برگشت
-
bounce back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزاف گویی کنید
-
lean back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب بیاور
-
back up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشتیبان گیری
-
force back
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجبور کردن