کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
attendants پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
attendants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همراهان، خدمه، خدمتگزاران
-
واژههای مشابه
-
attended
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حضور داشتند، با مراقب
-
attenders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرکت کنندگان
-
attend to
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشغول به
-
attendance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حضور، توجه، حضار، ملازمت، همراهان، رسیدگی، خدمت، سرپرستی، تیمار، پرستاری، ملتزمین
-
attending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرکت کننده، ملازم
-
attend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مراجعه كردن، حضور داشتن، رسیدگی کردن، توجه کردن، مواظبت کردن، گوش کردن، در ملازمت کسی بودن، همراه بودن، در پی چیزی بودن، از دنبال امدن، انتظار کشیدن، انتظار داشتن، پرستاری کردن
-
attends
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرکت می کند، حضور داشتن، رسیدگی کردن، توجه کردن، مواظبت کردن، گوش کردن، در ملازمت کسی بودن، همراه بودن، در پی چیزی بودن، از دنبال امدن، انتظار کشیدن، انتظار داشتن، پرستاری کردن
-
restaurant attendant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همراهی رستوران
-
attendance check
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چک کردن حضور
-
dining-room attendant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتاق پذیرایی اتاق