کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
arrest پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
arrest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگیری، بازداشت، توقیف، توقیف کردن، باز داشتن، محبوس کردن، حبس کردن، ناگهان توقیف کردن، جلو گیری کردن
-
واژههای مشابه
-
arresters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدارنده ها
-
arrestive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازداشت
-
arrestation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگیری
-
arrestable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازداشت
-
arrestment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگیری، بازداشت، توقیف
-
arresting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگیری، توقیف کننده، جالب
-
arrester
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازداشت کننده
-
arrest warrant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکم بازداشت
-
arrester hook
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قلاب نگهدارنده
-
resisting arrest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاومت در برابر دستگیری
-
spike arrester
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش
-
cardiac arrest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توقف قلب
-
house arrest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازداشت خانگی، تحت نظر بودن