کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
appoint پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
appoint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتصاب کنید، منصوب کردن، گماشتن، معین کردن، تعیین کردن، برقرار کردن، واداشتن، مقرر داشتن
-
واژههای مشابه
-
appointers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتصابات
-
appointively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتراضی
-
appointer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعیین کننده
-
appointe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتصاب
-
appointments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرار ملاقات ها، انتصاب، قرار ملاقات، وعده ملاقات، گماشت، کار، منصب، وقت تعيين شده
-
appointive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتصاب، انتصابی، انتخابی
-
appointed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منصوب، مقرر، منتصب، معین، موعود، موکل
-
appoints
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعیین می کند، منصوب کردن، گماشتن، معین کردن، تعیین کردن، برقرار کردن، واداشتن، مقرر داشتن
-
appointment book
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفتر ملاقات
-
well-appointed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منصوب شد، مجهز بوسایل کامل، مستحکم
-
power of appointment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قدرت انتصاب
-
self-appointed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودمختاری، خودگمارده، منصوب شده بوسیله خویشتن
-
appointment calendar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقویم انتصاب