کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
agglomerates پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
agglomerates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
agglomerates، جوش اتشفشانی، متراکم شدن، گرد کردن، جمع کردن، انباشتن، گرد امدن
-
واژههای مشابه
-
agglomerate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آگلومرا، جوش اتشفشانی، متراکم شدن، گرد کردن، جمع کردن، انباشتن، گرد امدن
-
agglomerating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
agglomerating، متراکم شدن، گرد کردن، جمع کردن، انباشتن، گرد امدن
-
agglomerator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
agglomerator
-
agglomerant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
agglomerant
-
agglomeration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراکم، انباشتگی، توده، انبار
-
agglomerated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
agglomerated، متراکم شدن، گرد کردن، جمع کردن، انباشتن، گرد امدن
-
جستوجو در متن
-
agglomerates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
agglomerates، جوش اتشفشانی، متراکم شدن، گرد کردن، جمع کردن، انباشتن، گرد امدن