کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوش 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
auscultation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش دادن، گوش کردن
-
auscultations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش دادن، گوش کردن
-
hearkening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش دادن، گوش دادن به، بگوش دل پذیرفتن، گوش کردن به، استماع کردن
-
earache
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش درد، درد گوش
-
وجع الاذن
دیکشنری عربی به فارسی
درد گوش , گوش درد
-
quadrilateral
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهار ضلعی، چهار گوش، مربوط به چهار گوش
-
ear lobe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوب گوش، نرمه گوش، قسمت اویزان گوش، خاج
-
tympani
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمپانی، پرده گوش، پرده، طبل گوش، گوش میانی
-
tympanum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمپانوم، پرده گوش، پرده، طبل گوش، گوش میانی
-
hearkens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش کن، گوش دادن به، بگوش دل پذیرفتن، گوش کردن به، استماع کردن
-
hearken
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش کن، گوش دادن به، بگوش دل پذیرفتن، گوش کردن به، استماع کردن
-
hearkened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش کن، گوش دادن به، بگوش دل پذیرفتن، گوش کردن به، استماع کردن
-
lop-eared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لپه گوش، دارای گوش اویخته
-
earshot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش کن، گوش رس، صدارس
-
harks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هارک، گوش دادن، استماع کردن، تعلیم از راه گوش دادن