کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گور د دار کوچک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سنگ گور
دیکشنری فارسی به عربی
شاهد القبر
-
سنگ پهن روی گور
دیکشنری فارسی به عربی
سجل الحسابات
-
جستوجو در متن
-
جلاد
دیکشنری عربی به فارسی
جلا د , دژخيم , کسيکه براي بخشودگي از گناهان بخود شلا ق ميزند , موجود يا انگل تاژک دار , مامور اعدام , دار زن
-
tartlet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترتلکت، کلوچه میوه دار کوچک، نام مربایی کوچک
-
tartlets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترتلکتازی، کلوچه میوه دار کوچک، نام مربایی کوچک
-
locular
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موضعی، دارای حفره های کوچک، سلول دار، حجره دار
-
small-toothed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوچک دندانه دار
-
teeny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنده دار، ریزه، کوچک، ناچیز، ریز
-
flacon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلاکن، بطری، بطری در دار کوچک
-
flacons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
flacons، بطری، بطری در دار کوچک
-
carvels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوبه دار، کرجی، نوعی کشتی یا هواپیما، کشتی کوچک سریع السیر
-
papilla
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپیلا، نوک پستان، استطاله بافتی، برامدگی نوک دار، برامدگی کوچک، پستانک
-
hand glass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست شیشه ای، ایینه، ذره بین، کوچک دسته دار
-
papillae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاپیل ها، نوک پستان، استطاله بافتی، برامدگی نوک دار، برامدگی کوچک، پستانک