کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسترش دوراُفت به خط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گسترش روابط
دیکشنری فارسی به عربی
توسيع العلاقات
-
گسترش یافته
دیکشنری فارسی به عربی
في الخارج
-
گسترش اسلامگرایى
دیکشنری فارسی به عربی
الزحف الإسلامي
-
پیشگیری از گسترش (رشد)
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِواءٌ
-
پیشگیری از گسترش بحران
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِواءُ الأزْمَة
-
سیاست منع گسترش قدرت
دیکشنری فارسی به عربی
سياسة الإحتواءِ
-
جستوجو در متن
-
toe the line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به خط بروید
-
lineal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطی، اجدادی، مربوط به خط
-
خط ابرو(به این شکل{})
دیکشنری فارسی به عربی
وسام
-
اکد
دیکشنری عربی به فارسی
اظهارکردن , بطور قطع گفتن , تصديق کردن , اثبات کردن , تصريح کردن , شهادت دادن , تاييد کردن , تثبيت کردن , ستيزه کردن , مخالفت کرده با , رقابت کردن , ادعا کردن , باقوت تلفظ کردن , تاييد کردن (در) , اهميت دادن , نيرو دادن به , زير چيزي خط کشيدن , تاکيد...
-
railway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه آهن، راه اهن، خط اهن، وابسته به راه اهن
-
normal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طبیعی، هنجار، خط ناظم، عادی، معمولی، معمول، متوسط، ساده، به هنجار
-
حدود
دیکشنری عربی به فارسی
سرحد , حاشيه , لبه , کناره , مرز , خط مرزي , لبه گذاشتن (به) , سجاف کردن , حاشيه گذاشتن , مجاور بودن , حد , محدوده , محدود کردن , منحصر کردن , محبوس کردن , خط فاصل , مرزي , صف جلو لشکر
-
policy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیاست، خط مشی، بیمه نامه، سیاستمداری، کاردانی، ورقه بیمه، سند معلق به انجام شرطی