کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گستردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
overreached
دیکشنری انگلیسی به فارسی
overreached، بیش از حد گستردن
-
outlaid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رد شد، خرج کردن، بیرون گستردن
-
overreaches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
overreaches، بیش از حد گستردن
-
outlaying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرف هزینه، خرج کردن، بیرون گستردن
-
radiocast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیو اکتیو، توسط رادیو گستردن
-
unfurls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع می کند، گشودن، بادبان گستردن، افراشتن
-
unfurling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیرون آوردن، گشودن، بادبان گستردن، افراشتن
-
overspread
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیش از حد، پهن شدن، روی چیزی گستردن، بسط یافتن
-
overspreading
دیکشنری انگلیسی به فارسی
overspreading، پهن شدن، روی چیزی گستردن، بسط یافتن
-
unfurl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور شدن، گشودن، بادبان گستردن، افراشتن
-
streaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جریان، خط خط کردن، بسرعت حرکت کردن، دراز کردن، گستردن
-
angled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زاویه، با قلاب ماهی گرفتن، دام گستردن، دسیسه کردن
-
propagate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رواج دادن، قلمه زدن، پخش شدن، زیاد کردن، پخش کردن، گستردن، تکثیر کردن، پروردن، انتشار دادن، منتشر کردن
-
strove
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلاش کرد، کوشیدن، کوشش کردن، گستردن، سر و دست شکسن، جد و جهد کردن نزاع کردن
-
outlay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه کردن، مبلغ سرمایه گذاری شده، هزینه، خرج، پرداخت، خرج کردن، بیرون گستردن