کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گزین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گزین
دیکشنری فارسی به عربی
اختيار
-
جستوجو در متن
-
selection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتخاب، گزینش، گزین، پسند
-
anchoresses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگرگاه ها، زن گوشهنشین، زن عزلت گزین، راهبه
-
anchoress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگر، زن گوشهنشین، زن عزلت گزین، راهبه
-
squatter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت زدن، چمباتمه زن، قوزکن، اقامت گزین در زمین غیر معمور
-
squatters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت زدن، چمباتمه زن، قوزکن، اقامت گزین در زمین غیر معمور
-
switch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعویض، گزینه، کلید برق، سویچ قطع برق وغیره، شلاق، ترکه، راه گزین، سویچ برق، چوب زدن، راه گزیدن، سویچ زدن، جریان را عوض کردن
-
اختيار
دیکشنری عربی به فارسی
پسند , انتخاب , چيز نخبه , برگزيده , منتخب , چيدن , کندن , کلنگ زدن و(به) , باخلا ل پاک کردن , خلا ل دندان بکاربردن , نوک زدن به , برگزيدن , بازکردن(بقصد دزدي) , ناخنک زدن , عيبجويي کردن , دزديدن , کلنگ , زخمه , مضراب , خلا ل دندان () خلا ل گوش () , ...