کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریه در گلو پیچیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گریه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابک , اعط , اندب , بکاء
-
گریه (باصدای بلند)
دیکشنری فارسی به عربی
صيحة
-
جستوجو در متن
-
enfold
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، در لفافه پیچیدن، پیچیدن، با لفافه پوشاندن، در اغوش گرفتن، در بر گرفتن
-
enfolding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیر، در لفافه پیچیدن، پیچیدن، با لفافه پوشاندن، در اغوش گرفتن، در بر گرفتن
-
swaddle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، قنداق کردن، در قنداق پیچیدن
-
swaddles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، قنداق کردن، در قنداق پیچیدن
-
cloaked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنهان، پنهان کردن، در لفافه پیچیدن
-
swaddled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، قنداق کردن، در قنداق پیچیدن
-
swaddling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، قنداق کردن، در قنداق پیچیدن
-
infolds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
infolds، پیچیدن، پوشاندن، در برداشتن، در بر گرفتن
-
infolded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسته بندی شده، پیچیدن، پوشاندن، در برداشتن، در بر گرفتن
-
infolding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انبار کردن، پیچیدن، پوشاندن، در برداشتن، در بر گرفتن
-
pleaches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزش، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن، در هم بافتن
-
entwists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
entwists، بهم پیچیدن، بهم پیچاندن، بافتن، مثل طناب تابیدن، در اغوش گرفتن