کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرو گذاشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
از گرو در اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
خلص
-
در گرو قرار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
قبر
-
از گرو در نیامدنی
دیکشنری فارسی به عربی
لايعوض
-
جستوجو در متن
-
mortgage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهن، گرو، گرونامه، گرو گذاشتن
-
impawning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impawning، گرو گذاشتن، رهن گذاشتن، به رهن دادن
-
impawns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
impawns، گرو گذاشتن، رهن گذاشتن، به رهن دادن
-
mortgages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وام مسکن، رهن، گرو، گرونامه، گرو گذاشتن
-
pawned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زده، رهن دادن، گرو گذاشتن
-
pawning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیاده روی، رهن دادن، گرو گذاشتن
-
mortgaging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وام مسکن، گرو گذاشتن
-
pawns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیاده ها، گرو، گروگان، وثیقه، پیاده شطرنج، رهن دادن، گرو گذاشتن
-
pawn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیاده، گرو، گروگان، وثیقه، پیاده شطرنج، رهن دادن، گرو گذاشتن
-
deposits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده، ته نشین، ته نشست، بیعانه، پول، گرو، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن
-
deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده، ته نشین، ته نشست، بیعانه، پول، گرو، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن