کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گاومیش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چرم گاومیش
دیکشنری فارسی به عربی
اصفر داکن
-
از چرم گاومیش
دیکشنری فارسی به عربی
اصفر داکن
-
گاومیش کوهان دار امریکایی
دیکشنری فارسی به عربی
ثور اميرکي
-
جستوجو در متن
-
buffaloback
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاومیش کوهنوردی
-
excipulaceae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاومیش کوهی
-
ثور اميرکي
دیکشنری عربی به فارسی
گاوميش کوهان دار امريکايي
-
thickskulled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاومیش کوهان دار
-
buffalofishes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاومیش کوهان دار
-
اصفر داکن
دیکشنری عربی به فارسی
چرم گاوميش , چرم زرد خوابدار , ضربت , گاو وحشي , زردنخودي , محکم , از چرم گاوميش , براق کردن , جلا , پوست انسان
-
bisons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیسون ها، گاومیش کوهان دار امریکایی
-
buffalos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاومیش کوهان دار، گاو وحشی
-
bufflehead
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ببخشید، گاومیش، ادم احمق، کله خر
-
yak
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یكی، روده درازی، خنده بلند، گاومیش دم کلفت، گاو نر و کوهان دار، وراجی کردن، بطور مداوم حرف زدن
-
buffs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوستداران، چرم گاومیش، چرم زرد خوابدار، ضربت، گاو وحشی، جلا، ضرب، براق کردن، پرداخت کردن، پرداختن