کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کی کف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مال کی
دیکشنری فارسی به عربی
زي
-
چالا کی
دیکشنری فارسی به عربی
براعة
-
لا کی
دیکشنری فارسی به عربی
قرمزي
-
رنگ لا کی
دیکشنری فارسی به عربی
طلاء
-
جستوجو در متن
-
spume
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپم، کف، کف روی دیگ، کف کردن
-
floor board
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخته کف، کف تختهای، کف اتوموبیل
-
frothiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوم ترین، پر از کف، کف دار، کف مانند، بی معنی
-
frothy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، پر از کف، کف دار، کف مانند، بی معنی
-
رغوة
دیکشنری عربی به فارسی
کف , جوش وخروش , حباب هاي ريز , کف کردن , کف بدهان اوردن , کف صابون , کف يا عرق اسب , صابون زدن , هيجان
-
plantar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کف پوش، کف پایی، وابسته به کف پا
-
flooring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کفپوش، کف سازی، مصالح کف سازی، فرش کف اطاق
-
floorings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کفپوش، کف سازی، مصالح کف سازی، فرش کف اطاق
-
floors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طبقه، کف، بستر، کف زمین، اشکوب، فرش، کف اطاق، بزمین زدن، شکست دادن، کف سازی کردن، فرش کردن
-
floor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کف، طبقه، بستر، کف زمین، اشکوب، فرش، کف اطاق، بزمین زدن، شکست دادن، کف سازی کردن، فرش کردن