کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کپَه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کپه
دیکشنری فارسی به عربی
کومة
-
صدف دو کپه ای
دیکشنری فارسی به عربی
بلح البحر , عضلة
-
دارای دو کپه
دیکشنری فارسی به عربی
ثنائي الصمام
-
صدف دو کپه
دیکشنری فارسی به عربی
ثنائي الصمام
-
جستوجو در متن
-
wadded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
wadded، کپه کردن، لایی گذاشتن، فشردن
-
heap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشته، توده، کومه، کپه، انبوه، گروه، جمعیت، پر کردن، توده کردن، خرمن کردن
-
banked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بانکدار، در بانک گذاشتن، کپه کردن، بلند شدن بطور متراکم، بانکداری کردن، روی هم انباشتن
-
heaps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوه ها، پشته، توده، کومه، کپه، انبوه، گروه، جمعیت، پر کردن، توده کردن، خرمن کردن
-
wads
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حشرات، نمد، کهنه، لایی، تودهکاه، توده، کپه کردن، لایی گذاشتن، فشردن
-
wad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واد، نمد، کهنه، لایی، تودهکاه، توده، کپه کردن، لایی گذاشتن، فشردن
-
کومة
دیکشنری عربی به فارسی
عجول و بي پروا , متهور , گستاخ , بي حيا , بي شرم , توده , کپه , کومه , پشته , انبوه , گروه , جمعيت , توده کردن , پرکردن , پشته کردن
-
مصرف
دیکشنری عربی به فارسی
کنار , لب , ساحل , بانک , ضرابخانه , رويهم انباشتن , در بانک گذاشتن , کپه کردن , بلند شدن (ابر يا دود) بطور متراکم , بانکداري کردن
-
piles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمع ها، ستون، توده، کپه، پایه، کومه، مقدار زیاد، کرک، پارچه خزنما، ستون لنگرگاه، ستون پل، پرز قالی وغیره، توده کردن، کومه کردن، اندوختن
-
pile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توده، ستون، کپه، پایه، کومه، مقدار زیاد، کرک، پارچه خزنما، ستون لنگرگاه، ستون پل، پرز قالی وغیره، توده کردن، کومه کردن، اندوختن