کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کِشِکْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کشک
دیکشنری عربی به فارسی
اطاقک , پاسگاه يادکه موقتي , غرفه , جاي ويژه , مشتق از< کوشک فارسي > کلا ه فرنگي , خانه تابستاني , دکه , جاي ايستادن اسب در طويله , اخور , دکه چوبي کوچک , بساط , صندلي , لژ , جايگاه ويژه , به اخور بستن , از حرکت بازداشتن , ماندن , ممانعت کردن , قصور ...
-
کشک بيع الصحف
دیکشنری عربی به فارسی
روزنامه فروشي , دکه روزنامه فروشي
-
جستوجو در متن
-
پاسگاه یادکه موقتی
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
غرفه
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
مشتق از< کوشک فارسی > کلا ه فرنگی
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
خانه تابستانی
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
جای ایستادن اسب در طویله
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
دکه چوبی کوچک
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
جایگاه ویژه
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
به اخور بستن
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
از حرکت بازداشتن
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
قصور ورزیدن
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
دور سرگرداندن
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
lemon curd
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشک لیمو