کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کُرک و پَر ریختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کرک
دیکشنری فارسی به عربی
اسفل , زغب , صوف
-
کرک صورت پایین
دیکشنری فارسی به عربی
اسفل
-
جستوجو در متن
-
effuse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسوس، بیرون ریختن از، پخش کردن، فوران کردن، ریختن ، پاشیدن، پراکنده و متفرق
-
clutter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلفت، درهم و برهمی، درهم ریختگی، صداهای ناهنجار دراوردن، در هم ریختن
-
paunches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضرب و شتم، شکم، محتویات شکم، امعاء، در شکم ریختن
-
writhed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریختن، پیچ و تاب خوردن، بخود پیچیدن، ازرده شدن
-
collapsing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، فرو ریختن، غش کردن، سقوط کردن، دچار سقوط و اضمحلال شدن
-
dusting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و غبار، پاشیدن، گردگیری کردن، گرد گرفتن از، ریختن
-
سنگ و شن در ته کشتی یا بالون ریختن
دیکشنری فارسی به عربی
ثقل
-
collapsed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کرد، فرو ریختن، غش کردن، سقوط کردن، دچار سقوط و اضمحلال شدن
-
fobs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fobs، زنجیر ساعت، جیب جلیقه مخصوص ساعت و غیره، فریب دادن، فریفتن، گول زدن، بجیب ریختن
-
slumping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تند و تیز، یکباره فرو ریختن، سقوط کردن، یکباره پایین امدن یا افتادن
-
fob
دیکشنری انگلیسی به فارسی
FOB، زنجیر ساعت، جیب جلیقه مخصوص ساعت و غیره، فریب دادن، فریفتن، گول زدن، بجیب ریختن
-
dusts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و غبار، غبار، گرد و خاک، خاک، خاکه، ذره، تراب، پاشیدن، گردگیری کردن، گرد گرفتن از، ریختن