کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کند
دیکشنری فارسی به عربی
بطيي , ثقيل , رصاصي , صريح , فترة الهدوء , کسلان , متاخرا , ممل
-
کند کننده
دیکشنری فارسی به عربی
رييس الجلسة
-
کند وزنجیز
دیکشنری فارسی به عربی
سلسلة
-
کند کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خصم , صريح , ممل
-
کند ذهن
دیکشنری فارسی به عربی
ابله , اخرس , بليد , غبي
-
کند ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
اعق
-
کند پیش رفت
دیکشنری فارسی به عربی
أبطَأَ
-
تحریک می کند)
دیکشنری فارسی به عربی
يثيرُ الرَّأي الْعامَ
-
ادم کند دست
دیکشنری فارسی به عربی
متخاذل
-
از بیخ بر كند
دیکشنری فارسی به عربی
استاصل
-
کسیکه در رفتن تعلل کند
دیکشنری فارسی به عربی
تريث
-
ادم نادان و کند ذهن
دیکشنری فارسی به عربی
حمار
-
اذهان عمومی را تحریک می کند
دیکشنری فارسی به عربی
يثيرُ الرَّأي الْعامَ
-
دستور العمل اجرای را تنظیم می کند
دیکشنری فارسی به عربی
يضْبَطُ قواعِدَ الإجراءاتِ
-
افکار عمومی را جریحه دار می کند (بر می آشوبد
دیکشنری فارسی به عربی
يثيرُ الرَّأي الْعامَ