کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنده ها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پوست کنده
دیکشنری فارسی به عربی
صريح
-
رک وپوست کنده
دیکشنری فارسی به عربی
بصراحة
-
کنده کاری کردن در
دیکشنری فارسی به عربی
انقش
-
کنده کاری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اقطع
-
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود
دیکشنری فارسی به عربی
تراکم
-
جستوجو در متن
-
blocs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلوک ها، بلوک، قطعه، توده، جعبه قرقره، کنده، قلنبه
-
carvings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی ها، کنده کاری، حکاکی، بریدن، فر کوتاه مدت
-
chunks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه ها، تکه، مقدار قابل توجه، کنده، تکه بزرگ یا کلفت و کوتاه
-
stumps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سم ها، بیخ و بن، ریشه، کنده درخت، از پا درامده، خپله، صدای افتادن چیز سنگین، کوتاهقد، ته سیگار، بریدن، قطع کردن، گیج کردن، دست پاچه شدن
-
blocks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلوک ها، بلوک، انسداد، سد، قطعه، کند، توده، کنده، جعبه قرقره، مانع ورادع، قلنبه، ساختمان چهارگوش، مسدود کردن، بستن، بند اوردن، مانع شدن از، باز داشتن، قالب کردن