کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلوخه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلوخه
دیکشنری فارسی به عربی
صندل خشبي , عجيرة , فم , کتلة
-
جستوجو در متن
-
macroclimatic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلوخه کاکائو
-
glomerate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
glomerate، کلوخه شده
-
hunks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هونگ، کلوخه، تکه بزرگ
-
hunky
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، کلوخه، تکه بزرگ
-
عجيرة
دیکشنری عربی به فارسی
قلنبه کوچک , کلوخه , برامدگي , عقده
-
gangue
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنجی، هرزه سنگ، کلوخه سنگ
-
magnetite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مگنتیت، اهن مغناطیسی، کلوخه طبیعی اهن
-
nodules
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گره ها، کلوخه، وابستگی به گره، قلنبه کوچک، عقده، بر امدگی
-
nodule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گره، کلوخه، وابستگی به گره، قلنبه کوچک، عقده، بر امدگی
-
صندل خشبي
دیکشنری عربی به فارسی
کنده , کلوخه , قيد , پابند , ترمز , سنگين کردن , کندکردن , مسدودکردن , بستن (وله) , متراکم وانباشته کردن
-
gobs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوب، مقدار بزرگ و زیاد، ملوان، خرخره، یک دهن غذا، تکه، تخته کف، کلوخه، دهان
-
lumps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توده ها، توده، غده، کلوخه، تکه، درشت، قلنبه، گره، ادم تنه لش، مقدار زیاد، قطعه، قلنبه کردن، توده کردن، بزرگ شدن
-
فم
دیکشنری عربی به فارسی
تکه , تخته , تخته کف , کلوخه , مقدار بزرگ و زياد , يک دهن غذا , دهان , ملوان , دهانه , مصب , مدخل , بيان , صحبت , گفتن , دهنه زدن () , در دهان گذاشتن() , ادا و اصول در اوردن , لقمه , دهن پر , مقدار